دشنه ی جهالت مدرن ، انسان معاصر را از شام تا بغداد، از پاریس تا کالیفرنیای امریکا ، به مذبح  می برد و رنج ِ بشرخون پیکر معاصر، گنجی برای حیات و بقای دیو بدویت سیاه معاصر شده است . موجاموج ستم و وحشت، بر صخره های زخمی روح انسانیت می کوبند و خرد می کنند و در اقیانوس خشونت فرو می برند تا غول تک چشم نادانی و جنایت، ضحاک وار بیاساید. می گویند ایمانها مسخ شده است و گونه هایی جدید فرقه های باطل ،از دل یکدیگر به مانند علف هرز زاییده می شوند تا بلکه مأمنی باشند برای  بشر امروزکه  در وادی گمراهی سرگردان و حیران، کانالهای تلویزیون را بدون آنکه خود بداند به دنبال چه می گردد پشت سرهم عوض می کند و در صفحات اینترنت ،پیاپی غرق می شود.